سلطان الضاحکین

وبلاگی برای خندیدن به مسائل سیاست زده، غیر فرهنگی، فرا اجتماعی ، رانتی ، ...

سلطان الضاحکین

وبلاگی برای خندیدن به مسائل سیاست زده، غیر فرهنگی، فرا اجتماعی ، رانتی ، ...

مشخصات بلاگ

بلاگی برای درج مطالب سلطان الضاحکین
راهبرد: خنده بما هو خنده البته با چاشنی ادراک مسائل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

اعتقادات مفت هم درسته

دوشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۵ ق.ظ

مهناز افشار در حساب توئیتریش نوشت که"همچنان بر این باورم که هیچ انسانی نباید به دلیل اعتقاد و باورش در زندان باشد. امید دارم به آن روز. ای کاش امیدمان نا امید نشود" به همین دلیل اتفاقاتی که پس از این توئیتر برای خانم بازیگر افتاد را با هم مرور میکنیم:
1) شنبه 2 بامداد، منزل:
زیییییینننننگگگگ
بله....کککیییه!!؟؟
منم... اومدم خونتون دزدیی
چییی؟؟... اومدی دزدییی الان زنگ میزنم 110
بابا مگه خودت نگفتی که امیدوارم هیچ کسی رو واسه اعتقادش نبرن زندان، خوب منم به دزدی اعتقاد ویژه دارم... حالا این حقه که زنگ بزنی ،110، نه من از شما میپرسم...
ههااان... بله درست میگید... حالا در رو واز کنم یا از رو در میپرید داخل
نه... نمیخواد زحمت بکشید تو مرام و اعتقاد ما، دزدی از در وارد نمیشه
وای خدا جون ممنون که هیچ کسی واسه اعتقادش تو زندان نمیره
2) 4 عصر روز یکشنبه دورهمی زنانه
مهناز جون تو این فیلم آخریت خیلی گوووه بازی کردی، حالم به هم خورد
بی ادب... این چه طرز حرف زدنه؟!!!
خو چرا ناراحت میشی... من به حرفم ایمان (اعتقاد شدید) دارم.
هان از اون لحاظ ... درست میگی فی فی جون، ممنون که بدون ترس اعتقادت رو گفتی.
حالا که دارید میرید بیاین یک دعا کنیم: خدایا... خدایا... هیچ کس را در جهان به خاطر اعتقادش گرفتار بند نکن...آمممین
3) 2 شنبه، 9صبح دادگاه ب.ز:
آقای ب.ز به اعدام محکوم میشوند
اعتراض دارم آقای قاضی... چرا میخواید ب.ز رو اعدام کنید
کی بود...
منم مهناز افشار
خانم افشار... خوب چون خلل در نظام اقتصادی ایجاد کردند،و اختلاس چند هزار میلیاردی کردند
آیا این حقه که کسی را به خاطر اعتقادش به زندان بیندازید... بیاید کسی را به خاطر اعتقادش، زندان نکنید.
ما زندانش نمیکنیم... اعدامش میکنیم
عععع، پس هیچی...
4) 9 شب 3 شنبه ، محله جردن:
خانم افشار سلام... اجازه هست
سلام... اجازه چی؟؟!!!
کشتنتون....
چرا میخوای منو بکشی مگه من چکارت کردم...؟!!
هیچی... قتل و کشتن عقیده و اعتقاد منه دیگه... توئیترتون که یادتونه.!!
آره... ولی دیگه مردن رو نیستم...
خانم افشار شجاع باشید و واسه اعتقادتون جان هم بدین، منم واسش جون میگیرم...
باشه... فقط سریع بکش منو زیاد درد نکشم...
کیو کیو...
یه پایان معتقد، بهتر از یک اعتقاد بی پایانه...
#احسان_ملایی

نظرات  (۱)

  • وبلاگ سایت حاجت
  • lمطلب جالبی بود، قسمت "عععع، پس هیچی..." رو خیلی دوست خوشم اومد.
    ممنون
    پاسخ:
    نظر لطفتونه، ممنون که زحمت نظر دادن را به جان خریدین، باعث دلگرمیست

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی