سلطان الضاحکین

وبلاگی برای خندیدن به مسائل سیاست زده، غیر فرهنگی، فرا اجتماعی ، رانتی ، ...

سلطان الضاحکین

وبلاگی برای خندیدن به مسائل سیاست زده، غیر فرهنگی، فرا اجتماعی ، رانتی ، ...

مشخصات بلاگ

بلاگی برای درج مطالب سلطان الضاحکین
راهبرد: خنده بما هو خنده البته با چاشنی ادراک مسائل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

حسنقلی چهار راه

يكشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۲۰ ب.ظ

هفته اول مهر بود که آقای ناظم سر صف گفت: هر کسی فردا با موی بلند بیاید خودم موهایش را از بیخ میتراشم من هم که 200 تومان بیشتر پول تو جیبی نداشتم و سلمانی محله ما برای کچل کردنم 500 تومان نقد و 100 تومان قسطی با سود بازپرداخت %59 مطالبه می کرد، گفتم که چه کاریه ، فردا می روم مدرسه خود آقای ناظم زحمتش را متقبل می شود آن هم مفتی!!!!

فردای آن روز:

 ناظم دانه دانه بچه ها را زیر ذره بین داشت تا به من رسید بدون فوکوس نگاهی به من کرد و

          گفت: حسنقلی پسرم چرا موهایت را کچل نکردی؟؟؟؟

           گفتم:  آقا ببخشید به خدا وقت نکردم کار داشتم

           گفت: چرا وقت نکردی عزیزم؟؟؟

           گفتم: والا چه عرض کنم!!

           گفت: آورده اند که روزی دانش آموزی آمده بود مدرسه و گفت آقا ناظم لطف می کنید

           یک دستی به سر و رویمان بکشید ناظم هم گفت بفرما بشین تا حاضر بشم، وقتی ناظم

            آمد یک چهار راه خوشگل برایش کشید تا یاد بگیرد از خطوط قرمز مدرسه عدول نکند

بعد هم آقای ناظم گفتند برو بشین پدر سوخته تا بیایم یک چهار راه برایت درست کنم، آب دهانم تو گلویم گیر کرده بود پیش خودم گفتم چهار راه دیگر چه صیغه ای است!!! آقا ناظم چرا زد زیر حرفش!؟؟

وقتی تو حالت مکاشفه بودم آقای ناظم با آن ماشین مخوف آمد که فکر کنم از ابزار باقی مانده شکنجه ساواک بود، الآن، حال آن انقلابی گرفتار در بند سازمان غدار ساواک را داشتم که منتظر شروع  شکنجه بود، آقای ناظم آمد و آمد و دستهایش را همچون گرز گران  بر گردنم فرود آورد و با ولع مثال زدنی موهایم را در دست گرفت و موهایم را که همچون آبشار نیاگارا بر گوشهایم ریخته بود را از بیخ کند، یعنی با نمراه ای زیر صفر البته دروغ نگفت و واقعا یک چهار راه بود از رستنگاه جلوی پیشانی تا فرق سر و از پشت گوش سمت چپ تا منتها الیه سمت راست، شده بودم چیزی شبیه جروینیو بازیکن سابق آرسنال، تازه متوجه شدم که منظور از چهار راه چه بود از آن به بعد بود که در مدرسه به حسنقلی چهار راه معروف شدم

#ا_م_سلطان_الضاحکین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی